کد مطلب:188791
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:152
مرجعیت و پاسخگویی به پرسش های مردم
ابوبصیر می گوید: امام باقر (ع) در مسجدالحرام نشسته بود و گروه زیادی از دوستدارانش بر گرد او حلقه زده بودند. در این هنگام طاووس یمانی به همراه گروهی به من نزدیك شد و پرسید: آن مردم در اطراف چه كسی حلقه زده اند؟
گفتم: محمد بن علی بن الحسین (باقرالعلوم علیه السلام) است كه نشسته و مردم دور او گرد آمده اند.
طاووس یمانی گفت: من نیز به او كار داشتم. آنگاه پیش رفت، سلام كرد و نشست و گفت: آیا اجازه می دهید مطالبی را از شما بپرسم؟
امام باقر (ع) فرمود: آری بپرس! [1] .
[ صفحه 215]
طاووس یمانی سؤال هایش را مطرح كرد و امام (ع) به او پاسخ بایسته را ارائه داد. ابوحمزه ی ثمالی نیز می گوید: در مسجد رسول خدا نشسته بودم كه مردی پیش آمد، سلام كرد و گفت: تو كیستی؟
به او گفتم: مردی از اهل كوفه ام. چه می خواهی و در جستجوی چه هستی؟
مرد گفت: آیا ابوجعفر، محمد بن علی (ع) را می شناسی؟
گفتم: بلی، به آن گرامی چه كار و حاجتی داری؟
گفت: چهل مسأله آماده كرده ام تا از وی سؤال كنم و آن چه حق بود بپذیرم.
ابوحمزه می گوید: از آن مرد پرسیدم: آیا تو فرق بین حق و باطل را می دانی؟
مرد گفت: آری...
در این هنگام امام باقر (ع) وارد شد در حالی كه گروهی از اهل خراسان و مردم دیگر در اطراف وی بودند و مسایل حج را از آن حضرت می پرسیدند.
آن مرد نیز نزدیك امام نشست و مطالب خود را با آن حضرت در میان گذاشت و جواب لازم را دریافت داشت. [2] .
این نمونه ها و موارد دیگر، به روشنی می نمایاند كه امام باقر (ع) چگونه مورد رجوع مردم بوده و به نیازهای مختلف آنان رسیدگی می كرده است.
[1] كان ابوجعفر الباقر (ع) جالسا في الحرم و حوله عصابة من اوليائه، اذ اقبل طاووس اليماني في جماعة، فقال: من صاحب الحلقة؟ قيل: محمد بن علي... قال: اياه اردت، فوقف عليه و سلم و جلس ثم قال: اتأذن لي في السؤال؟ فقال الباقر (ع) قد اذناك فسل قال... بحار 46 / 355.
[2] عن ابي حمزة الثمالي قال: كنت جالسا في مسجد رسول الله (ص) اذ اقبل رجل فسلم فقال من انت يا عبدالله... بحار 46 / 357.